۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

نیمه پنهان کیهان کی آشکار می شود؟! بهار یکتا

شبکه جنبش راه سبز(جرس): جعل خبر، وارونه نمایی، آدرس های غلط، دروغ، تهمت ، افترا، نشر اکاذیب، هتک آبرو، اشاعه فحشا، تنها گوشه ای از جرایم کیهان است که هر روز بجای حفظ حرمت قلم و تقدس کلمه ، از آن بعنوان شمشیری بران برای قلع و قمع هر کس که از آنان نیست بهره می جوید.


دیروز وقتی فرزند شهید بهشتی بعنوان شاکی پرونده حسین شریعتمداری در شعبه امنیت دادگاه با پیژامه حضور یافت و متهم اصلی در گوشه ای دیگر از این " سیستم قضایی " دادگاهش تجدید وقت شد، " عدالت ولایی " همه تلخی خودش را به کام مردم بار دیگر نشان داد و قلم را بی نیاز از نگارش کرد.نماینده ولی فقیه با استفاده از مصونیت "بیت آقا" و " حاشیه امنی" که دارد، هر بار که به دادگاه می رود با اراده ای مصمصم تر و قلمی " خشن تر"و "هتاک تر" به مصاف دیگرانی می رود که با او نیستند.

 

فرزند رئیس اولین قوه قضاییه جمهوری اسلامی، استادی پاک طینت که ادب و اخلاق از چهره، قلم و کلامش می بارد، از کلاس درس تحویل اوین می شود و بدون تفهیم اتهام هفته ها در حبس می ماند تا در کنارش هتاکی چون شریعتمداری با فراغ بال به اشاعه منکر و اقدام علیه منافع و امنیت ملی قلم بزند و روزنامه ای که از بیت المال اتزاق می کند و نام رهبری را یدک می کشد، که باید محلی باشد برای گسترش " آشتی ملی" ، " همیاری"، " اتحاد" و " همدلی" به کانونی برای " آشوب" ، " فتنه" ، " براندازی" ،" هتک حرمت" و " برادرکشی " تبدیل شود.

 

دکتر علیرضا بهشتی از سوی کیهان به رابطه با سیا متهم می شود بی هیچ مدرکی، دوبار دستگیر می شود، به اوین می رود، از همه حقوق شهروندی محروم می شود، فقط چون از کاندیدایی حمایت کرد و سخنی گفت که کیهان را خوش نیامد و حسین شریعتمداری با فراغ بال در مقابل دوربین می نشنید " از فردا" می گوید و آبروی اهل فکر و اندیشه را در مقابل میلیونها بیننده می برد و آنها را پناهنده و فراری می خواند بی آنکه هیچکس جلو دارش شود. این چه مصونیتی است که او دارد که به هر که می خواهد می تازد و چنین پرده می درد؟

 

حکم تعطیلی کیهان !

 قوه قضاییه پیشانی هر نظام سیاسی است. برای بررسی عملکرد هر سیستم سیاسی در دنیا کافی است سری به زندانهای آن بزنید تا میزان پایبندی حاکمان به قانون و حقوق بشر مشخص شود. سالهاست از طرح شکایات شاکیان متعدد از روزنامه کیهان گذشته است. ولی کیهان همچنان می تازد و کسی جلودارش نیست . وقتی قاضی شعبه نهم دادسرای کارکنان دولت در اواخر مرداد سال جاری دستور توقیف روزنامه کیهان را به دلیل عدم حضور حسین شریعتمداری، مدیر مسئول این روزنامه در دادگاه، صادر کرد، سوسویی از امید در دلهایی رخ نمود که شاید ..... ولی چند ساعتی نگذشت که این حکم توسط دادستان وقت سعید مرتضوی دوست و یار شریعتمداری ملغی اعلام شد.

 

سرانجام نوزده مهرماه فرارسید و جلسه رسیدگی به اتهامات مطبوعاتی حسین شریعتمداری، مدیر‌مسئول روزنامه کیهان که قبلاً قرار بود 8 شهریور در شعبه 1083 دادگاه عمومی استان تهران به تصدی قاضی حسینیان برگزار شود اما با تقاضای استمهال سرپرست اداره حقوقی مؤسسه کیهان و نمایندگان حقوقی این روزنامه، وقت رسیدگی تجدید شد ، با حضور نماینده ولی فقیه برگزار شد. 26 پرونده و 30 شاکی. اما رييس شعبه ‌١٠٨٣ دادگاه عمومي تهران يادآور شد كه از جلسه‌ گذشته تا كنون تعدادي از شكات، رضايت خود را اعلام كرده‌اند. تعدادی از شاکیان خصوصی و دولتی پا پس کشیدند و ماندند افرادی که نه برای احقاق حق خود که برای دفاع از " انسانیت" و " حریم انسانها" پیگیر شکایات خود بودند.

 

همه دروغ می گویند جز من!!

در این جلسه صالح نيكبخت به وكالت از محسن كديور در جايگاه حاضر شد و گفت كه به وكالت از موكلش، عليه حسين شريعتمداري، مديرمسوول روزنامه كيهان به اتهام افترا، نشر اكاذيب، توهين و هجو اعلام جرم و تقاضاي تعقيب كيفري وی را کرد. این وکیل اظهار امیدواری کرد که دادگاه و هيات منصفه براي هميشه به چنين بي‌حرمتي‌هایی پايان دهد. نيكبخت در این دادگاه بر این نکته اساسی انگشت گذاشت که "از نظر روزنامه‌ كيهان همه كس دروغ مي‌گويد الا خودش. "

 

از نظر حسین شریعتمداری کمترین مخالفتی با نقطه نظرات وی که معمولا در همه چیز هم اظهار نظر می کند - از سیاست نا اقتصاد، از هنر تا جامعه شناسی، از تاریخ تا فقه- همدستی با ‏غرب است. او در پیدا کردن رابطه‌ محافل و افراد و شخصیت‌های سیاسی، ‌فرهنگی،‌ حقوق بشری با ‏دستگاههای اطلاعاتی جاسوسی و امنیتی صهیونیستی و غربی تخصص ویژه دارد. از منظر وی هر صدایی که با صدای او همخوانی نداشته باشد حتما با دستگاه امنیتی در ‏چهارچوب پروژه تغییر نظام و انقلاب مخملی هماهنگ شده است و مستوجب محکومیت پیش از دادگاه است.

 

فرقی ندارد شما چه کسی باشی. زن یا مرد. شهری یا روستایی. دانشجو یا بی سواد. هر که می خواهی باش. گمنام یا با بیش از سی سال خدمت به انقلاب اسلامی یا عالمی با اجتهاد . اگر قرار باشد " نیمه پنهانت " آشکار شود باید بشود. در طرفه العینی " مرجع" تقلید می تواند در صفحات کیهان چندین درجه انتزال مقام بیابد و به " شیخ" تبدیل شود. ضد نظام بودن ، صهیونیست بودن و ضد ولایت فقیه بودن ، جاسوس بودن ، مرتد بودن و .... هم نقل کلام همه روزه این جریده است. برای همین است که در میان شاکیان فقط چهره های سیاسی و فعال مطبوعاتی مشاهده نمی شوند،افرادی نیز یافت می شوند که بی خبر از این بازی های پشت پرده همه زندگی خود را بخاطر خبری کذب در کیهان باخته اند.

 

در دادگاهی که برگزار شد شاکیان خصوصی هم هر یک درد های خود را گفتند که از این بی حرمتی کیهان چه ها کشیده اند و افتراهای این روزنامه چه کانونهایی را متلاشی کرده و چه انسانهایی را به حقوق بگیران کمیته امداد تبدیل کرده است. هر چند مدیر مسئول فرصت نکرد تا از خود دفاع کند ولی همه دفاعیه خود را در تیتر فردای روزنامه آورد : " تعدادي از شاكيان پناهنده و فراري هستند !!" و در روزهای بعد هم بنا به عادت مالوف به ادامه هتاکی ها و بی حرمتی ها با خیالی آسوده پرداخت. کسی چه می داند شاید او هم مثل " قاضی مرتضوی" تنها یک " مهره بی اراده" است. یکی در دستگاه قضا امر رهبر" اجابت می کرد" و دیگری در عرصه رسانه، حریم مخالفان رهبر را می درد.

 

خودسرها زیر علم کیهان هستند

کواکبیان در مناظره با حسین شریعتمداری به این نکته به ظرافت اشاره کرد" خودسرها زیر علم کیهان هستند". همانهایی که خود سر نامیده می شوند و هر اجتماعی را با سبعانه ترین اقدامات بهم می ریزند، به دانشجویان در خوابگاه حمله می کنند، اندیشمندان و اهل قلم را شبانه از خانه می ربایند، به بیت علما حمله ور می شوند، بذر نفاق، دروغ، کینه و نفرت در همه جا می پاشند، دفتر امامان جمعه را آتش می افروزند... سریال اعترافات ساختگی می سازند. همه و همه یک شبکه وسیع خبری و اطلاع رسانی دارند که کیهان می نامندش. حتی گاهی پیش از اینکه اتفاقی بیفتتد، شاخکهای امنیتی کیهان آن را پیش بینی می کند و دقیقا اتفاقات همانگونه که از قبل تعیین شده تجلی می یابد!! و بیننده می ماند از این همه هماهنگی و سازماندهی.

 

آگاهان می گویند که او صدای محافل موازی ‏اطلاعاتی و امنیتی است که با شمشیر قلم پرده دری می کند. برای آنها که خواننده کیهان هستند و اخبار روز را پیگیری می کنند خیلی دشوار نیست که صحنه گردانی بسیاری از ‏سناریوهای سرکوب دگراندیشان و مخالفین نظام و آشوبها و اغتشاشات را در لابلای سطور گزارشها و تحلیلهای این روزنامه بیابند.

 

و برای آنها که حافظه یاریشان نمی کند حمله به محمد خاتمی در میان هزاران نفر از مردم حامی جنبش سبز توسط خودسرها به رهبری ابوالفضل شریعتمداری، فرزند حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان را یاد آور می شود که با اطلاع قبلی از مسیر عبور خاتمی ناگهان به او حمله کردند.

 

این حسین کیست ؟ !

حسین شریعتمداری، روزنامه‌نگار و مدیر مسئول روزنامه کیهان که در قریب به دو دهه است سکان آشوب و ناامنی در کشور در دست گرفته و هر از گاهی با غائله ای بسراغ شخصیتهای سیاسی، مذهبی و فرهنگی می رود، فا یننشال تایمز او را بعنوان " تأثیرگذارترین تفسیرگر ایرانی" معرفی کرده است. او بیشترین و عمیق ترین تاثیرات را بر شکل گیری تاریخ بیست سال گذشته جمهوری اسلامی و شکل گیری و جهت دهی گروههای سیاسی داشته است. اگر کسی مغضوب این جریده شود، چاره ای جز حذف او نمی ماند. این پروسه می تواند سالها بطول بینجامد ولی حتما نتیجه می دهد. دهها فعال سیاسی،اجتماعی، فرهنگی و اندیشمند همه شاهد این مدعاست که اگر کیهان با کسی" در افتد"، حتما آن فرد یا گروه" بر می افتد" و دیگر مجالی برای فعالیت سیاسی و پژوهشی او باقی نمی ماند.

 

حسین شریعتمداری به گفته خودش افتخار آن را دارد که در دیدار با " عناصر گروهکی بریده از انقلاب و مردم " آنها را به آغوش ملت و انقلاب بازگرداند که برای همگان معنای آن مشخص است. پروژه تواب سازی، بعد از اتهامات واهی و اعترافات ساختگی، بعد هم تواب کردن آنها و اخیرا اگر مثل اصلاح طلبان دراین روزها اصرار بر " گناه نکرده" خود داشته باشند، " محارب سازی"، سیاستی است که از سوی کیهان انجام می شود.

 

شهروند رسمی امریکا با سابقه مشخص و وابستگی علنی حق دارد ستون صفحه آخر کیهان را بخود اختصاص دهد، افراد با سابقه مسایل اخلاقی پشیتاز فرهنگ و هنر در این جریده می شوند؛ به گفته کیهان " افراد بازمانده سلطنت " و " بریدگان از گروهکهای محارب " و هر کسی که آنطور که کیهان بخواهد قلم می چرخانند، " محبوب" اند و از اقربا و کسی که تنها ذره ای " دگراندیش" باشد و نعل به نعل همچون آنان نیاندیشد و باور نداشته باشد، مستوجب حذف، هتک و حرب است ولو نماز شب خوان باشد و عارف.

مایه هراس مردان !!

روزنامه نیویورک تایمز، چاپ آمریکا در گزارشی به قلم مایکل اسلکمن، گزارشگر خود در تهران درباره حسین شریعتمداری، می نویسد:" او که دندان هایش را در شکنجه پلیس مخفی زمان شاه از دست داد، امروز مایه هراس بسیاری از مردان کشورش است. " این روزنامه نگار شریعتمداری را صدای تندروهای ایران می داند که نه فقط تندرو که افراطی و آشتی ناپذیرند. ولی باید به این نوشته این نکته را افزود که نه تنها " مردان" که " زنان" نیز از تیغ بران شمشیر شریعتمداری مصون نیستند. با مروری بر آخرین شاکیان وی می توان نام زنانی را دید که جرم آنان نیز کم از مردان نیست !!

 

کارشناسان می گویند در حالی که براحتی روزنامه های فراوانی نه در دادگاه بلکه بدستور معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد یکی پس از دیگری طعم تلخ توقیف را می چشند و روزنامه نگاران به جرم روشنگری راهی شکنجه گاه می شوند و یا هجران از وطن را به جان می خرند، چگونه است نشریه ای سالهاست پرونده اش در شعب قوه قضاییه خاک می خورد؟ کسانی که هنوز دادگاه کرباسچی ، سعید حجاریان، بهزاد نبوی، .......را بخاطر دارند، می پرسند چگونه است که برخی پرونده ها خارج از نوبت به جرم " خدمتگزاری" و " صداقت" و " اعتقاد به ارزشهای انقلاب" با سنگین ترین محکومیت ها برگزار می شود و عده ای چون " عضو محترم شورای نگهبان" و " نماینده رهبری در کیهان" در " دژ مستحکم نشسته اند و کسی را پاسخگو نیستند؟

 

اینک با توجه به برخی قرینه ها همچون سکوت و کوتاه آمدن تعدادی از برهم زنندگان حرفه ای آرامش و امنیت عمومی، گزارش کمیته تحقیق و تفحص ، برگزاری مناظره ها ، با تلطیف اندکی در فضای سیاسی کشور روبه رو شده ایم. برخی از تحلیل گران بر این باورند که اگر " قاضی مرتضوی" به سزای عملکرد خود در فاجعه کهریزک برسد، شاید نفر بعدی " حسین شریعتمداری " باشد که بجرم " تشویش اذهان عمومی"، " برهم زدن امنیت ملی " ،"دروغ"، " افترا" و " اشاعه اکاذیب" و فراهم کردن بستری برای " اغتشاش های خیابانی" ، " حمله به کوی دانشگاه" ، " حمله به بیت علما" و آتش زدن کتابفروشی ها و ............. و" حمایت از اراذل و اوباش" و " خودسرها " و " نفوذی ها " و .... محاکمه و به سزای اعمالش می رسد.

 

تاریخ پر از درسهای سازنده است. خیلی ها که خود عامل " حذف" بودند، بعدها به دادگاه آمدند و محاکمه و محکوم شدند.

<a href="http://www.rahesabz.net" >

                <img src=" " width="150" height="65" alt="جنبش راه سبز" border="0" />

                </a>

Posted via email from وبلاگ سهراب ایرانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter