خبر شنيدم از يکی از لاريجانیهای جمهوری اسلامی، (راستش متوجه نشدم آن آخونده را ميگفت يا آن لباسشخصيه را) فقط «جانی»اش را خوب شنيدم که گفته است خيلی از کتابهای غربی که به فارسی ترجمه شده باعت گمراهی اهل مطالعه ميشود.
گويا قرار است يک عده مترجم ورزيده استخدام کنند تا دوباره سر فرصت اين کتابها را به زبان اصلی برگردانند.
همچنين برای انتقامگيری، قرار شده متقابلاً توضيحالمسائل امامخمينی به زبانهای انگليسی و فرانسوی و آلمانی ترجمه شده و برای اين لاکتابها صادر شود. به منظور گيج شدن هرچه بيشتر آنان نيز قرار است ترجمهی آلمانی توضيحالمسائل در اختيار فرانسویها، ترجمهی فرانسهی آن برای مطالعهی انگليسها و ترجمهی انگليسی در اختيار آلمانیها قرار بگيرد.
نکتهی مهمی که در ترجمه همهی توضيحالمسائلهای مراجع بايد «لحاظ شود» از چپ به راست بودن خط و نوشتار آنان است که بر همين اساس بعضی توضيحات توضيحالمسائلی هم بايد معکوس باشد. مثلاً اگر در توضيح المسائل فارسی آمده که اول با پای چپ وارد مستراح شوند، در ترجمهی غربی آن بايد برعکس، اول با پای راست وارد شده و دويم پای چپ را نيز وارد مستراح کنند.
در فهرست کتاب های مهمی که ترجمهی آنها مخرب اعلام شده، اول از همه «جنگ و صلح» تولستوی آمده که علاوه بر يک لاريجانی، يکی از خاتمیهای رژيم هم که قبل از احراز رياست جمهوری، رئيس ستاد تبليغات جنگ و مسئول داغ نگهداشتن تنور آن بوده، به آن ايراد دارد. چه، در آينده با بدآموزی ِ شديدی که عنوان اين کتاب دارد نميتوان دانشآموزان را از سر کلاس علمالاشيا عازم جبهه کرد تا در امتحانات ثلث سوم از روی مين رد شوند.
عجالتاً قرار شده نام اين کتاب را به «جنگ و جام زهر» تبديل کرده و با مترجم آن به شدت برخورد شود.
کتاب بعدی «بر باد رفته» نوشتهی مارگارت ميچل است که احتمال دارد عنوان آن سرنوشت جمهوری اسلامی را برای خوانندگان تداعی کند. اگرچه پرزيدنت احمدینژاد رسالهای تحت عنوان «زکی مگه ميشه؟» در پاسخ آن «ضعيفهی بیحجاب» نوشته است اما هنوز «سپاه» اجازه چاپ رساله را نميدهد.
آنچه از کتاب معروف «چنين گفت زرتشت» اثر نيچه باقيمانده عجالتاً با نام جديد «چنين گفت امامخمينی» در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت و متعاقباً استاد داريوش آشوری به خاطر محاربهای که در ترجمهی عنوان اين کتاب به عمل آورده به دادستانی انقلاب احضار و توی راه به شدت برخورد خواهد شد!
«تاريخ ايران» تأليف يک يونانی معلومالحال به نام «هرودوت» به علت فقدان «بسم الله الرحمنالرحيم» در اول کتاب، اتوماتيکمان جزو کتب ضاله قرار ميگيرد و از آنجا که در هيچيک از جنگهای ايران با يونان، خبری از امدادات غيبی در جبههها نداده، غرضورزی اين تاريخنويس اجنبی بر همگان آشکار شده و قرار است برادران شاغل در بنياد حفظ آثار امامخمينی يک تاريخ هرودوت جديد بنويسند.
علاوه بر کتب فوق پارهی کتابهائی که موجب بدآموزی اقشار مختلف ميشود به شرح زير فهرست شده:
«آوای وحش»، بدآموزی برای هيئت دولت.
«وداع با اسلحه»، بدآموزی برای بسيجیها.
«سپيد دندان»، بدآموزی برای عيسی سحرخيز که دوباره ياد آيتالله اژهای بيفتد. (لازم به توضيح است که عليرغم سروصدائی که بعضی مطبوعات دشمن راه انداختهاند، آيتالله اژهای فقط يکبار آقای سحرخيز را گاز گرفته. تازه آن هم تقصير خود قربانی بوده که آيتالله را عصبانی کرده بوده است.)
«زندگی گاليله»، بدآموزی برای کرهی زمين.
«کاپيتال مارکس»، بدآموزی برای تودهایها.
«مبدأ نژادهای داروين»، بدآموزی برای ميمونها.
ضمناً مأموران اطلاعاتی در حال بررسی کتابی هستند با نويسندهای ناشناس که اگرچه از اصل عربی ترجمه شده ولی همچنان سرچشمهی بدآموزی است. چرا که مباحث مطروحه در آن به کلی با اعمال و رفتار بزرگان جمهوری اسلامی در تضاد است. اين کتاب که از آن با نامهای عجيب و غريب کلامالله، فرقان و قرآن ياد شده پس از حذف بخشهائی که با عقايد و اعتقادات اسلامی سران جمهوری اسلامی منافات دارد به قيد احتياط تجديد چاپ خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره میشود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.