سران سبز اعدامها را محکوم کردند و ایستادگی خودشان را به رخ بد خواهان کشیدند ...
من فکر نمیکردم که سران جنبش در برابر این اعدام ها اعتراض کنند، و گمان نمیکردم که تا این حد سران سبز ایستادگی کنند، برای من منطقی بود عدم موضعگیری کروبی و میر حسین و معتقد بودم با توجه به برچسبهایی که حاکمیت میزند امکان دفاع را از رهبران سبز میگیرد. اما این رهبران سبز بودند که به من نشان دادند که استوار ایستادهاند ...
چه عجولانه کسانی مدام به دنبال فرصتی هستند تا سران سبز را بکوبند و چه عجولانه مدام در بازی سبز مات میشوند، اپوزیسیون خارج نشین همسو با کیهان و کودتاچیان در هر فرصتی رهبران سبز را میکوبند و چه زیبا و استوار سران جنبش بازی را جلو میبرند و بدخواهان را مات میکنند...
حجت تمام است کسانی که در این مدت در دنیای مجازی به رهبران سبز حمله کردند این بار باید رهبران سبز را تحسین کنند، کسانی که برای فارس خوش رقصی میکنند و به حق همسو با فارس رهبران سبز را میکوبند این بار باید سکوت کنند، میر حسین موسوی و مهدی کروبی با محکوم کردن اعدامها نشان دادند که بر سر پیمان خود با مردم ایستادهاند و این اپوزیسیون عجول است که باید توضیح دهد که چرا در این مدت هیچ فرصتی را برای کوبیدن سران سبز از دست نداده است، چه هدف و خواستی پشت این موضع گیری ها هست؟!
برای خوشحال کردن چه کسی مدام به اصلاحات حمله میکنند؟! من بارها در مقالاتم نوشتهام که این نوع حرکتهای اپوزیسیون مشکوک است و جای شک دارد؟! چرا باید در خارج از کشور به جای همراهی با جنبش سبز مدام در پی این باشیم که سران جنبش را بکوبیم؟ کسانی که هم راه با شریعتمداری ها خاتمی، موسوی و کروبی را میکوبند به دنبال چه چیزی هستند؟ این نیروها بهتر است نگاهی به عملکرد خود بکنند و از خود پرسش کنند که چرا مثل یک سرباز برای فارس و شریعتمداری خوش رقصی میکنند؟!!!
اقتدار گرایان امروز شکاف میان مردم و رهبرای سبز را هدف گرفتهاند و قصد دارند با ایجاد شکاف جنبش را سرکوب کنند.
محکوم کردن اعدام ها از سوی رهبران سبز اقتدارگرایان را به زانو در آورد، رهبران جنبش سبز نشان دادند که از مردم جدا شدنی نیستند و همراه مردم ایستادهاند، امروز هر عملکردی که موجب شکاف در میان مردم و سران سبز شود خواسته یا نا خواسته همراهی با اقتدارگرایان است، شور بختانه ما با طرح شعارهای رادیکال باعث ایجاد این شکاف میشویم و ظرفیتهای رهبرانمان را زیر سوال میبریم تا با به رخ کشیدن ظرفیت انها شکاف را عمیق کنیم و این همان چیزی است که اقتدارگرایان میخواهند، رادیکال شدن فضا دست حاکمیت را برای سرکوب باز میکند و دست رهبران را برای حمایت از مردم کوتاه و این همان خواست کودتا است ...
اما اینبار موضع گیری رهبران جنبش سبز دروغ پردازان را به سکوت وا میدارد و اگر این نیروها باز هم سکوت نکنند و به تخریب خود ادامه دهند تنها رو سیاهی برایشان میماند چون دیگر هیچ بهانه ای برای تخریب سران جنبش باقی نمانده است ...
باید از تاریخ درس گرفت به راه انداختن سیل نیمتواند آبادانی همراه داشته باشد، زمان آن رسیده است که دست در دست هم بدون کینه و بغض راه را با هم ادامه دهیم، زمان آن رسیده است که همراه هم شویم و برای رسیدن به خواستهای مشترکمان راه مشترک را هموار کنیم، دیگر زمان تخریب و خرابی به سر آمده است باید به فکر ساختن بود باید قبول کرد که کینه ورزی راه به جایی نمیبرد باید قبول کرد که ما تنها مردم نیستیم و تنها با پیمودن راه مشترک است که میتوانیم به آزادی برسیم.
کسانی که باز در راه تخریب قدم بردارند و باز با کینه و بغض به هموار کردن راه آزادی کمک نکنند سبز نیستند.
نیروهای تخریبگر و رهبران سیلاب سازشان بهتر است دست از تخریب بردارند و همانند مردم با طراوت بارانی همراه شوند، طراوتی که تازگی و تغییر را همراه خود به ارمغان میاورد، بهتر است با دیدی باز و بدون تعصبات عقیدتی به ایران نگاه کرد، بهتر است بدون کینه با رهبران سبز صحبت کرد، زمان آن رسیده است که زیر این طراوت سبز کینهها را بشوییم و همراه هم زیر باران خیس شویم تا با طلوع دوباره آفتاب سیاهی بر ما نماند و همه سبز باشیم ...
حجت تمام است...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره میشود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.