جمهوری اسلامی سرگیجه عجیبی گرفته است؛ اعتراضهای هفت ماه گذشته تبدیل به کابوسی سخت برای آنها شده است و از رفتارشان به نظر میرسد که ۲۲ بهمن خوابشان را از هر جهت آشفته کرده است.
تدبیر بازداشت تا آنجا که جا هست و نیرو دارند، برای هر تعداد شهروندی که میتوانند، تدبیری است که یک دیکتاتور در حال سقوط و زوال به آن دست مییازد. این همه بازداشت، بدون دلیل تنها از سر جنون است.
میگویند دیکتاتورها همواره در پایان کار به «حماقت» میرسند، گویا جمهوری اسلامی زودتر از موعد مقرر و پایان خود به حماقت رسیده است. این فکر که تمام شرکت کنندهگان روز عاشورا را بازداشت میکنیم، تنها یک شعار نبوده است، «باور» این بوده که تعداد معترضان و مخالفان جمهوری اسلامی آنقدر کم است که میشود همهی آنان را بازداشت کرد و همین است که سردار نادان نیروی انتظامی از بازداشت ۷۰ درصد شرکت کنندهگان روز عاشورا میگوید. این همان حماقتی است که به آن رسیدهاند، پیش از موعد مقرر و زمانی که زیاد هم دور نبوده است.
دو هفته بازداشت خانه به خانه و بازداشت فعالین فرهنگی، اعم از مترجم و منتقد ادبی و… همان چنگ زدن به هر خاشاکی است که شخص در حال سقوط از دره به آن دست میزند.
تا ۲۲ بهمن راه زیادی نیست، میشود، به راحتی دستآورد تدبیری که به بازداشت همهی معترضان فکر کرده است، نگاه کرد، آن موقع میتوانند شمارش کنند که آیا به راستی ۷۰ درصد معترضان یا به قول خودشان «اغتشاشگران» را بازداشت کردهاند یا خیر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره میشود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.