۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

جنبش راه سبز - كدام اتاق فكر؟

محمد قوچانی

شورايي پنج نفره از روشنفكران در خارج از ايران ساخته شده است كه هرضلع اين پنج ضلعي نامتقارن روزگاري منتقد يكديگر بوده اند:

اول از همه محسن كديور منتقد عبدالكريم سروش بود كه بر سر نظريه پلوراليسم ديني به نقد و مناظره با او نشست كه روزنامه سلام مشروح آن را به صورت كتابچه اي چاپ كرد.بعدااكبر گنجي اعلام انصراف خوداز روشنفكري ديني را در رساله مانيفست جمهوري خواهي در نقد عبدالكريم سروش و سعيد حجاريان آغاز كرد واز شاگردي سروش به نقادي وي رو آورد، سپس عطاء الله مهاجراني را به سبب ترويج نهضت آزادي (كه عبدالعلي بازرگان عضوموثر آن بود) تقبيح كرد.

سرانجام همين سال قبل عبدالعلي بازرگان به نقد علمي سروش پرداخت كه نظريه قرآن محمدي او اعتراض بسيار برانگيخت.

چهره رسانه اي اين پنج نفر يعني عطاء الله مهاجراني البته نسبت خود وجنبش سبز را نسبت ابوذر وعلي خوانده است كه گذشته از ناراستي عجيب هم هست كه چرا يك جنبش ليبرال بايد از اشاراتي راديكال بهره گيرد، اما براستي چه شباهتي ميان اين دوستان است كه روزنامه كيهان آنان را اتاق فكر جنبش سبز بخواند؟ و به چه علت بايد ديدگاه سخت سست اكبرگنجي درباره امام موعود ديدگاه جنبش سبز قلمداد شود وآيا اصولا جنبش سبز با اين عرض وطول طويلش ميتواند واجد ديدگاهي ايدئولوژيك باشد كه مثلا اكبر گنجي و عبدالكريم سروش و حتي محسن كديور و عبدالعلي بازرگان سخنگوي فكري آن باشند.

البته هر يك از اين افراد در زمره چهره هاي موثر فرهنگي در دهه هاي گذشته بوده اند:

عبدالكريم سروش روشنفكر مسلمان مومن ومتهجدي است كه آراي او - چه موافقش باشيم چه مخالفش – در رونق مباحث فكري ايران نقش منحصربه فردي داشته وگفتمان سازي كرده است، عبدالعلي بازرگان هم سياستمدارمسلمان معتقد و دانشوري است كه پژوهشهاي قرآني او نام بلند پدرش را زنده نگهداشته و نوعا با مشي اعتدال سياسي نشان داده كه هنوز اخلاق در سياست زنده است ، محسن كديورنماينده اتحاد حوزه ودانشگاه است كه تحقيقات اودرباب فقه سياسي وفلسفه اسلامي( بخصوص در موضوع آخوند خراساني ) تحسين استاداني مانند سيد حسين نصر و سيد جواد طباطبايي را برانگيخته است ، عطاء الله مهاجراني هم مدير فرهنگي و نويسنده توانمندي است كه رساله انتقادي اش در باره كتاب آيات شيطاني و نظريه اسلام سهله و سمحه اش در دوره وزارت مورد توجه اهل فرهنگ بوده است، اكبر گنجي هم روزنامه نويس تند و تيزي بوده كه آثارش باب بحث ونقد را در فضاي عمومي ايران به مرزهاي تازه اي برد و از جمله باعث ترغيب منتقدانش درنقد علمي آراي او شد.

اين همه نگاه از نيمه پرليوان به واقعيت هاي اجتماعي است اما چه كسي گفته كه بايد مقلد اين رجال بودوآنان را زبان در كام گرفته اصلاح طلبان دانست و حتي ميتوان آراي شخصي و نارواي اكبر گنجي در باره اسلام وتشيع را به پاي خاتمي وموسوي وكروبي وهاشمي وحتي سروش وكديوروبازرگان ومهاجراني نوشت؟ چه كسي باور ميكند كه راي ناصواب اكبر گنجي در باره امام خميني يا روش غلط او در برابراصول قانون اساسي همان است كه مثلا در ذهن سيد حسن خميني ميگذرد؟

مگر اكبر گنجي خودرا روشنفكر ديني يا اصلاح طلب سياسي ميداند؟ مگر او در انتخابات رياست جمهوري سال 1388به ميرحسين موسوي يا كروبي راي داده است؟ كه بايد كروبي يا موسوي دربرابراو موضع گيري كنند؟ مگرازياد برده ايم وقتي كه دكتر عبدالكريم سروش شبهاتي را در باره وحي و قرآن بيان كردند آيت الله منتظري در قالب رساله اي عالمانه و منتقدانه با حفظ احترام دكتر سروش و پرهيز از تكفيراوحتي دفاع ازحق آزادي بيان و انديشه ايشان به رد محورهاي سروش پرداخت؟ اين كتاب در سال 1387 پس از مدتها معطلي در وزارت ارشاد اسلامي با مجوز دولت چاپ شد درحالي كه آيت الله منتظري قبلا آن را به صورت محدود دراختيار برخي علاقمندان خود قرار داده بود وبا هزينه شخصي تكثير كرده بود. يعني اين مجتهد منتقد فارغ از سياست و فارغ از اينكه توجه كند دكتر سروش در كدام جناح سياسي قرار دارد يا نسبت به ايشان چه نگاهي دارد با دفاع از حقوق شهروندي وي صريح ترين نقد بر سروش را وارد كرد. كاري كه تاكنون هيچ نهاد حوزوي يا حكومتي ديگر در باب نظريات اخير وي انجام نداده است.

رفتارهايي از اين دست را ميتوان رفتاراصلي جرياني دانست كه اصلاح طلبي سياسي وديني خوانده ميشود: دفاع ازحقوق شهروندان درعين حفظ هويت ديني اصلاح طلبان . جنبش سبز نه ميتواند ونه مي بايد سخنگويي ايدئولوژيك داشته باشد. هم اكنون به جز اين پنج تن تعدادي از روشنفكران لاييك و تعداي از روشنفكران آكادميك براي تبيين مواضع فكري سبزها بيانيه داده اند اما چه كسي ميتواند اين كشتي را كشتي بان باشد؟

نقد دگرانديشان در حوزه الهيات پروژه اي سياسي نيست كه سياستمداراني چون خاتمي و موسوي وكروبي و هاشمي بدان فرا خوانده شوند. اين كار بر عهده دانشوران بايد باشد كه تا اين لحظه دانشوران اصلاح طلب از حوزه ودانشگاه خود در نقد خويش بسيار جلوتر از دانشوران اصول گرا هستند.

ایراندخت





جنبش راه سبز - كدام اتاق فكر؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter