۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

کردها و جنبش سبز


یوسف حاجى میرزایى

هفت ماه از خیزش مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی و عدالت خواهی می گذرد.برخی انتخابات ریاست جمهوری را هدیه ای الهی برای همه گیر شدن و پیشرفتن پروسه دموکراسی خواهی و نهادینه شدن قانون مدنی و رعایت کامل منشور حقوق بشر سازمان ملل در ایران دانسته اند. حرکتی که سالهاست از طرف دانشجویان و برخی گروهها و نخبگان در داخل کشور آغاز شده بود و پس از تقلب در انتخابات گذشته ریاست جمهوری همه گیر شد و به جنبشی مبدل گشت که امروز آن را جنبش سبز می نامیم.

یکی از شاخصه های برجسته و منحصربفرد حرکت اخیر مردم ایران مسالمت آمیزبودن و پرهیز از خشونت است. خصوصیتی که مسبوق به سابقه نیست و به جرات می توان گفت که بزرگترین و یا یکی از بزرگترین دست آوردهای جنبش مدنی ایران در طی 20 سال گذشته است. جدای از علل دراز مدت و دلایل بوجود آمدن چنین حرکتی در جامعه ایرانی ، آنچه بارز و مبرهن است کانون و سرآغاز جنبش مسالمت آمیز مردم ایران شهر تهران و بتدریج شهرهای بزرگ کشور از جمله اصفهان، تبریز،مشهد و شیراز بود.اگر ناآرامی های نجف آباد را بیشتر متاثر از فوت آیت الله منتظری بدانیم تقریبا در شهرهای دیگر ایران اعتراضی مشاهده نشد. مطمئنا رشد طبقه متوسط چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی یکی از بزرگترین زمینه های تولد جنبشی به نام جنبش سبز است.

همچنان که می دانیم اقلیت های قومی و مذهبی ایران سالهاست به طرق گوناگون چه بصورت مبارزه مسلحانه و چه بصورت مترقی تر مبارزات غیر مسلحانه برای احقاق حقوق خود و نیل به اهداف قومی و مذهبی در کش و قوسی بی پایان با حکومت ایران بوده اند و هزینه های بسیاری را هم در این راه متحمل شده اند. نمونه بسیار روشن و ملموس آن مبارزات کردها در طول 30 گذشته است. جدای از مبارزات مسلحانه که بیشتر خواستگاه جدایی طلبی و رویای تشکیل حکومتی خود مختار بوده ، اکثر حرکتهای غیرمسلحانه جهت دعوت و وادار کردن حکومت به رعایت حقوق اقلیتها و برگرداندن دید و منظر حاکمان بوده که کردها را به چشم شهروند درجه دوم ننگرند و ادعاهای خود را در خصوص عدالت و برابری در عمل محقق کنند. با این حال و با وجود همسویی بسیاری از خواستهای دموکراتیک جنبش سبز با مطالبات کردها می بینیم که کمترین عکس العمل و همراهی در بدنه جامعه کردستان مشاهده نمی شود و تمام تلاشها به اعتصابی نافرجام خاتمه می یابد. لیستی بلند بالا از تشکل ها و احزاب کرد چه در داخل و چه در خارج موضعگیری می کنند و همراهی و همدلی خود را با حرکت مردم ایران اعلام می کنند اما در عمل هیچ نشانه ای از وجود چنین تشکلها و احزابی در بدنه جامعه مشاهده نمی شود. به تعبیر دیگر وجود چنین احزاب و تشکلهایی در عمل یا پایگاهی در میان مردم ندارند و یا آنقدر محدودند و گستره نفوذشان کوچک است که اگر هم بخواهند حرکتی را آغاز کنند به چشم نمی آید.

تکثر و پراکندگی آرا در میان تشکلها و احزاب امری طبیعی و ذاتی است. تعدد آنها هم همینطور اما آیا در حالت طبیعی اینگونه است که هر کسی با کوچکترین اختلافی در نظرات و آرا اقدام به تشکیل حزب و یا تشکلی می کند و بدین وسیله خود را از دیگران جدا می سازد؟ دهها تشکل و حزب با گرایشهای گوناگون سوسیالیتی ، لیبرال ، پان کردیسم و حتی گرایشهای مذهبی در محدوده زبانی و فرهنگی کردی چه در داخل و چه در خارج از کشور بوجود آمده و در عرصه سیاسی و اجتماعی کردستان و ایران در مناسبتهای مختلف اقدام به صدور بیانه و موضع گیری می کنند و نظرات خود را اعلام می دارند. با این حال گستره نفوذ این احزاب و تشکلها در عمل در میان مردم کرد مبهم و جای بحث و نقد دارد.

با وجودیکه اکثر احزاب و تشکلهای کرد موضع نسبتا همسو و مثبتی در همراهی جنبش آزادی خواهی سبز مردم ایران اتخاذ کرده اند اما نباید از تشتت و پراکندگی آرا و عدم صدور بیانیه ای مشترک با وجود مواضع مشترک در جهت همدل کردن گروههای مختلف مردم غافل شد. از آن سو بسیاری از گروههای پرطرفدار مذهبی هنوز مواضع مشخص و شفافی جهت روشن شدن اذهان عمومی مردم کردستان اعلام نکرده و عملا خود را از این جنبش جدا ساخته اند. اساسا بسیاری از گروههای مذهبی هنوز به حقانیت این حرکت معتقد نبوده و آنرا نهایتا جنگ قدرت میان نظام میدانند و با این استدلال از اظهار نظر صریح در این خصوص سر باز می زنند.این همان طرز تفکری است که نتیجه استبدادزدگی اذهان است که جهانی را عاری از دیکتاتور و استبداد متصور نیست.

با توصیفات گفته شده آیا گنجانده شدن نام چند حزب و تشکل کرد در یک بیانیه جهت نزدیکی و همدل کردن قاطبه مردم کرد همان قدر ناممکن است که بودن دو پادشاه در یک اقلیم؟

آیا با وجودی که می دانیم رهایی از تبعیض و ستم و رسیدن به یک دموکراسی نسبی در شرایط کنونی نه در اعلام و سهم خواهی قومی و مذهبی بلکه از راه احقاق حقوق بشر و ایجاد دموکراسی در سراسر ایران می گذرد باز هم تعلل در همراهی این جنبش از سوی گروههای مذهبی محلی از اعراب دارد؟

کار شاقی نمی تواند باشد. تحمل مخالف در کنار هم یکی از لوازم دموکراسی است. کسی قرار نیست تمام اعتقادات خود را در این راه قربانی کند. اما رسیدن به یک بستر مناسب جهت پیگیری آرمانهای انسانها هزینه هایی دارد و یکی از آنها و قدم اول تحمل یکدیگر است. از یک بیانیه شروع کنیم




بلوچ نیوز baloch-news - کردها و جنبش سبز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter