۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

فرازهایی از سخنرانی آیت الله دستغیب در رثای آیت‌الله منتظری | ندای سبز آزادی

ندای سبز آزادی: پس از رحلت مرحوم حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری(ره) از معدود مكان‌هایی كه بدون درگیری و حاشیه، توانست مراسمی در خور شأن آن فقیه وارسته داشته باشد، شیراز و در مسجد مرجع بزرگوار آیت الله سید علی‌محمد دستغیب، بود. اكنون و به مناسبت چهلم درگذشت آن مرجع و عالم ربّانی، گوشه‌هایی از سخنرانی آیت الله دستغیب در این باره را كه در مسجد قبا ایراد شده است، بازخوانی می‌نماییم:
شب چهارم محرم: « ضایعه اسفناك رحلت حضرت آیت الله العظمی آقا شیخ حسینعلی منتظرى (‏رحمه الله) را تسلیت مى‏گوئیم. ایشان از شاگردان حضرت امام بود و قبل از ایشان هم از شاگردان آیت الله العظمى بروجردى بودند. از جهت فقهى مورد تعریف و تمجید حضرت آیت الله العظمی بروجردی قرار داشتند و واقعاً هم كتاب‌های نافعی از ایشان به یادگار مانده است؛ به خصوص كتاب ارزشمند ولایت فقیه ایشان كه در چند جلد، فروعات بسیاری درباره حكومت اسلامی را بیان كرده‌اند. این فقیه بزرگوار احاطه كاملی، هم در اصول فقه و هم در فقه داشتند. همچنین شاگردانی زیر نظر ایشان مشغول تحصیل بوده‌اند.
از جهت مبارزات در زمان طاغوت هم، چه بسا بگوییم بیشترین مدت زندان‌ها و شكنجه‌ها را ایشان تحمل كرد و مثل ایشان از این جهت، كسی نمی‌باشد. مقلدین زیادی هم البته ایشان چه داخل كشور و چه در خارج كشور داشتند و خدا رحمت كند ایشان را كه «عاش سعیداً و مات سعیداً» بود، سعادتمند زندگى كرد و سعادتمند از دنیارفت، كه وزر و وبالی، الحمد لله بر دوش خود نداشت. سعی ایشان در طول عمرش و تا همین لحظات آخر، این بود كه در جهت امر به معروف و نهی از منكر قدم بردارد و آنچه به صلاح امت اسلام است بگوید و انجام دهد. واقعاً دلسوز بود نسبت به مردم وطنش و به طور كلی برای همه دنیا. خدا رحمت كند ایشان را و با اولیائش، ائمه اطهار(ع) محشور فرماید. برای شادی روح آن مرحوم مجدداً فاتحه‌ای بخوانید. ... إذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً؛ بسیار اتفاق مى‏افتاد كه اعراب بادیه‏نشین از سر نافهمى، یا مشركان و كفار از سر دشمنى، نزد پیامبر(ص) مى‏آمدند و به ایشان در حضور اصحاب، توهین مى‏كردند. گاه بعضى اصحاب در صدد تلافى یا تأدیب آن شخص برمى آمدند اما پیامبر(ص) مانعشان می‏شد و بسیار محترمانه و بزرگورانانه با او برخورد مى‏كرد. در زمان مولا على و امام حسن مجتبى-‏علیهما السلام- نیز، این اتفاقات بسیار مى‏افتاد. روزى امیرالمؤمین(ع) در حال نماز بودند كه یكى از خوارج از جا برخاست و این آیه را چند بار تكرار كرد: «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ : اگر شرك به خدا ورزى، اعمالت تباه مى‏شوند». (زمر/65) كنایه از اینكه تو یا على مشرك شدى، اما هر بار حضرت سكوت كردند و در پایان فرمودند: «وَ لا یَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذینَ لا یُوقِنُونَ» (روم/60) یعنی كسانی كه ایمان ندارند، متوجه قیامت و معاد نیستند، نمی‌توانند تو را به دنبال خودشان بكشانند. این خصوصیت بندگان حقیقى پروردگار است كه در مقابل بدگویی‌ها تحمل دارند و تلافی نمی‌كنند؛ اما به عكس اگر از آنها تعریف شود، ناراحت مى‏شوند و از این كار ممانعت مى‏كنند چرا كه از نفس خود بیمناكند؛ مؤمن باتقوا باید از نفس خود، بیمناك باشد.
بنابراین مؤمنین و افراد با تقوی نسبت به تعریف ناراحت می‌شوند اما هنگام بدگویی و ناسزا گفتن با صبر و برخورد كریمانه عمل می‌كنند. نمونه بارز این رفتار كریمانه، مرحوم آیت الله منتظری بود. خدا رحمتش كند، چقدر بنده خدا را اذیت كردند ولی ایشان واقعاً «مَرُّوا كِراماً» بود این همه به ایشان فحش و ناسزا گفتند (تازه حالا هم كه از دنیا رفته به یك وضع دیگری هنوز به ایشان بدگویی می‌كنند) اما ایشان خیلی خوب مصداق این آیه بودند. »
شب پنجم محرم: « خوب هم دیشب و هم امشب، به یادبود حضرت آیت الله العظمى منتظری این مجلس برپا شد. خدا ایشان را رحمت كند؛ البته مورد رحمت نیز قرار گرفته‏اند چرا كه آنچه وظیفه یك عالم با عمل است، در مدت عمر خود انجام داد و از ابتداى طلبگى، وظیفه تحصیل علم و كسب تقوا را به خوبى ایفاء كرد. از شاگردان برجسته حضرت آیت الله العظمى بروجردى و مورد نظر ایشان بود. از نظر علمى صاحب كمال و سرآمد بود و احاطه خوبى بر قرآن و سنت داشت كه این احاطه از آثار و كتاب‌های ایشان ظاهر است. در بُعد عملى هم، ملتزم به قرآن و سنت بود و سعى مى‏كرد به تكلیف خویش عمل كند. شاید این امر براى بعضى ناخوشایند مى‏نمود، اما به نظر اینجانب و طبق آنچه متوجه شدم، ایشان به وظیفه دینى خود و آنچه از قرآن و سنت تشخیص مى‏داد، عمل مى‏كرد. به خصوص در این اواخر فتاوائى كه صادر مى‏كرد و پاسخ‌هایى كه به مسائل مى‏داد، بیانگر این بود كه خود را در محضر پروردگار مى‏بیند و مواظب است تا مرتكب خلافى نشود. امروز نیز بطور قطع در نزد پروردگار، محبوب است و در حالى به نزد خداى تعالى رفت كه اهل تقوا بود و یقیناً آنچه به متقین وعده داده شده، به ایشان ارزانى مى‏گردد؛ این را به طور قطع می‌گویم نه از روی ظن و گمان، حالا كسی بپذیرد یا نپذیرد؛ اینها واقعیاتى است كه تا انسان عمرى را نگذرانده باشد و به آنها نرسیده باشد، نمى‏تواند بر زبان آورد؛ ممكن است بعضى جوان‌ها و افراد دیگر متوجه نباشند و بعضى این را نپذیرند، اما واقعیت همین است. همانطور كه دیشب عرض كردم، صفت بارزى كه پرروردگار به این فقیه بزرگوار عنایت فرمود و خود او نیز براى آن مبارزه و جهاد كرد، این بود كه « إذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً » (فرقان/72) همچنین مصداق بارز این آیه بود « وَ إذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً » (فرقان/63) در مقابل بدی‌هاى دیگران فحاشى نمى‏كرد، دشنام نمى‏داد و نسبت سوء به كسى روا نمى‏داشت؛ عالم با عمل باید اینچنین باشد. ما نیز از خدا مى‏خواهیم و سعى مى‏كنیم كه با دوستان خود و همه دوستان اهل بیت(ع) مهربان باشیم، چرا كه فرودگاه و نقطه مشترك همه ما یكى است و آن محبت ائمه اطهار(ع) است.
خدا رحمت كند ایشان را، نقل می‌كردند (زمان زیادی گذشته و مقدار كمی در خاطرم مانده است) آن زمان كه عده‏اى از سر نادانى در حسینیه ایشان ریخته بودند و وسایل آنجا را آتش زدند، صبح كه ایشان آمدند همه منتظر بودند ببینند این بزرگوار چه مى‏گوید؛ ایشان فرموده بود: دیشب از ناراحتى خوابم نبرد؛ حاضرین فكر كردنند از غصه این مسائل است. ادامه دادند: دیشب به خاطر ظلم‌هایى كه به مردم چچن (در زمان جنگ روسیه با مسلمانان چچنى) رفته است، خوابم نبرده است! و هیچ صحبتی از این افرادی كه تهییج شده بودند و از روی جهالت و نادانی به این عالم بزرگوار برخورد كرده بودند، نمی‌كند. عالم ربانى باید نسبت به مردم اینگونه باشد و چنین رفتارى را تعلیم دهد. همه كسانى كه دنباله رو ائمه اطهار(ع) هستند، باید اینگونه باشند. »
شب ششم: « یك شخصى است كه طلبش در حد بخشیده شدن گناهان و به دست آوردن باغ و قصرى و چند حورالعین است؛ بى‏شك اگر تلاش كند نصیبش مى‏شود و خداوند بیش از آنچه تصور مى‏كند و استحقاق دارد، به او مى‏بخشد؛ اما یكى بهشتى را طالب است كه پهنایش، آسمان و زمین است یا مى‏خواهد كه شاهد و گواه بر مردم باشد و صاحب منصب در امور معنوى باشد و بر سر این طلب، بسیار تلاش مى‏كند و همه عمر خود را به مخالفت با هواى نفس و حركت در طریق بندگى پروردگار مى‏گذراند، بى شك این دو مانند هم نیستند. حیف است انسان عمر كوتاه خود را در چیزى غیر از بندگى خدا و شناخت او صرف كند.
حضرت آیت الله العظمى منتظری، در طول عمر خود زجر بسیار كشید، اما محال است كه خداوند متعال در عالم دیگر این زحمات را تلافى نكند. دیگران هر چه مى‏خواهند، بگویند؛ امام بود و خدای خودش و او هم هست و خدایش. بنده و شما كه نمی‌توانیم براى دیگرى، نامه اعمال بسازیم. نامه اعمال همگان در نزد پروردگار است. معیار كه این و آن نیستند؛ معیار پیغمبر(ص) است، میزان قرآن و اهل بیت(ع) می‌باشد. ملا محمّد كاظم خراسانی (رحمه الله) صاحب كتاب كفایه كه معروف به آخوند خراسانى است، بین هزار و دویست تا سه هزار شاگرد - بنا به اختلاف نقل‌ها - داشت كه همگى مجتهد یا نزدیك به اجتهاد بودند؛ اما چون از مشروطه خواهان حمایت مى‏كرد، مورد هجمه سنگین شایعات و تهمت‌ها قرار گرفت، تا حدى كه روزى عربى از ده آمد و او را در حال نماز دید؛ با تعجب پرسید: آیا این شیخ، نماز مى‏خواند؟ گفتند: چگونه نماز نخواند در حالى كه امر به نماز مى‏كند و نماز در این زمان، به همت چون او اقامه مى‏شود. گفت: در روستاى ما تبلیغ مى‏كردند كه او نماز نمى‏خواند، روزه نمى‏گیرد و از دین خارج شده! خوب، از این صحبت‌ها می‌شود؛ خط‌كش كه مردم نیستند، بلكه میزان خداست و مردم نمى‏توانند خطكش خوب و بد دیگران باشند، بلكه هر كس خود بهتر مى‏داند چه رابطه‏اى با پروردگار دارد. »




فرازهایی از سخنرانی آیت الله دستغیب در رثای آیت‌الله منتظری | ندای سبز آزادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter