۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

اگر كمي همت كنيم تو ميتواني نماز بخواني و من هم شراب بنوشم و هردو بخندیم ( فراخوان آشتی به جای سکوت )

آشتي عقيدتي به جاي فريب( تو نماز بخوان و من شراب مي نوشم اما با هم دوست باشيم)
آشتي اعتقادي با آگاهی کامل ار اعتقاد یکدیگر براي ايرانيان گام بلند در جهت نيل به دمكراسي و البته مهلك ترين ضربه بر فاشيسم اعتقادي حاكم بر جامعه در وضعيت فعلي است. براي رسيدن به آن نياز است كه با ديده مثبت نگريست و نظرات ديگران را براي برقراري آرامش اجتماعي محترم شمرد. اين روزها رسانه ها و اطلاعات عمومي با وجود سانسور شديد اطلاعاتي باز هم در افكار افراد رخنه مي كند و يكصدا كردن جامعه با زور و پول ديگر ممكن نيست. لاجرم جامعه به سمت دمكراسي خواهد رفت اما اينكه چگونه ميرود مهم است . اين حقيقتي است كه بسياري از مردم جامعه مذهبي هستند اما اين هم حقيقتي است كه بسياري از آنها هم مذهبي نيستند. پس اينكه بگوييم غير مذهبي ها ساكت چون به مذهبي ها بر ميخورد و فعلا به آنها نياز داريم يكجور فريفتن آنها و خودمان است و از انسانيت به دور است و هيچ نتيجه مطلوبي هم ندارد.اين روزها ديگر زماني براي آغاز عصر جديد حيات اجتماعي ايران است پس بياييد پايه ها را نيك ببنديم.
افراد غير مذهبي چون خودم انتظار نداشته باشند كه مذهب به طور كلي حذف شده و هر كسي را كه مذهبي است شايسته زندگي در جامعه متمدن ندانند كه اين موضوع در اكثر آدمهاي آزاد انديش حل شده است. افراد مذهبي هم نبايد از بازگو شدن خصوصيات غير انساني رهبرها و يا اصول مذهبي خود ناراحت شده و آن را توهين بدانند. مثلا اگر من ميگويم در قرآن فلان جمله با موازين بشري ناسازگار است اين توهين نيست وبلكه بازگو كردن يك جمله در يك كتاب است. به هر حال اين موضوع از تقدس گرايي بر ميخيزد كه نتيجه آن فاشيسم حاكم كنوني است. نبايد به همديگر بگوييم ساكت چون عقيده تو نقطه مقابل عقيده من است. هر مكتب و آييني بايد براي رفاه و بهبود زندگي باشد .
بياييد جامعه اي بسازيم كه از هر بشري حمايت كند و قانوني كه نه به من بي دين اجازه دهد به دينداري آسيب برسانم و نه به او اجازه دهد به من آسيب برساند. اينكه بگوييم براي از بين بردن چند صدايي در جامعه هر صدايي به جز آنچه ما ميگوييم صداهاي محارب هستند و بايد خفه شوند راه حل غير عقلاني و غير انساني است.
اما نکته مهم در اینجا این است که اين حرفها اصلا مختص به طبقه روشنفكر و يا با سواد جامعه نيست و نبايد دهك بندي كنيم. بسيار برداشت نادرستي است كه بگوييم يك آدم معمولي چنين چيزي را نميفهمد و براي اكثريت بي اثر است.خود من به عنوان يك آدم معمولي اولين مثال براي نقض اين تصور هستم و البته بسياري ديگر از آدم ها از جمله پدربزرگ بي سواد من. براي كسي اين جمله غير قابل هضم نيست كه بگوييم تو نماز بخون و من شراب مي خورم ولي با هم دوست باشيم. براي اهل مباحثه هم ميتوان گفت تو از خوبي محمد بگو و من از بدي او ولي با هم دوست باشيم. اين بزرگترين ضربه بر كاسبي ملايان و سودجويان عقيدتي است و بزرگترين راهبند بر دلالان مذهبي است .

اگر من و تو با هر عقيده اي كنار هم در آرامش زندگي كنيم و قانون از هردوي ما حمايت كند، آنگاه دست دلالان و سود جويان و تفنگ به دستان مفت خور از مال و جان ما كوتاه مي شود. بياييد در كنار هم، همديگر را بپذيريم و قانوني وضع كنيم كه انسانيت را ستايش كند نه خواسته كسي را.
به جاي فراخوان سكوت بياييد فراخوان آشتي و مسالمت بدهيم. با درك كامل از يكديگر همديگر را بپذيريم . اگر كمي همت كنيم تو ميتواني نماز بخواني و من هم شراب بنوشم و هردو بخنديم.

13 دیدگاه »

خوراک RSS دیدگاه‌های‌ این نوشته. شناسه‌ی دنبالک

  1. با سلام

    حرف هایتان در کجکوع خوب بود و باید به همین سمت برویم. البته این باید شامل تمام اقشار و قومیت ها و مذاهب شود نه فقط مذهبی و غیر مذهبی.

  2. [...] This post was mentioned on Twitter by Balatarin, balatarin feed. balatarin feed said: اگر كمي همت كنيم تو ميتواني نماز بخواني و من هم شراب بنوشم و هردو بخندیم ( فراخوان آشتی به جای سکوت ): درست است که… http://bit.ly/6mUEJj [...]

  3. مرسی‌ واقعا… ما هم در فامیل خودمون، این را تجربه کرده ایم، ما فامیل مذهبی‌ داریم، آدم مذهبی‌ که شرابش رو هم میخوره داریم، آدم بی‌ مذهب که خدا رو هم قبول نداره داریم، ولی‌ همه به هم دوستیم، همدیگرو دوست داریم، و هر جائی‌ کاری از دستمون بر میاد برای هم می‌کنیم، چون از همه این‌ها فراتر ما همه انسان هستیم، و به عقاید هم احترام می‌گذریم، و دوستی‌ ما با ارزش تر از این است که بخواهیم سر عقایدمون دوستیمان را و پیوندمان را خدشه دار کنیم. اتفاقا از بحث‌ها و تبادل عقاید خیلی‌ هم خوشمون میاد و همیشه به آزادی و زندگی شخصی‌ همدیگر احترام می‌گذریم، و والدین هم فکر نمیکنن که بچه‌ها و جوان‌هایشان باید مثل آنها فکر کنن و زندگی‌ کنن…. من به این میگم دموکراسی‌ …

    بياييد در كنار هم، همديگر را بپذيريم و قانوني وضع كنيم كه انسانيت را ستايش كند نه خواسته كسي را…..

  4. مطلب بسیار خوبی بود. واقعآ الان لازمه وبلاگ نویس های فهیمی مثل شما شروع به افزایش آگاهی مردم به روش های مختلف بکنند. چون درصد زیادی از مردم ما هنوز واقعآ درک درستی از معنی و مفهوم دموکراسی و نکاتی که ذکر کردید ندارند…

  5. دمتون گرم منم بااین جامعه ای که شماخواستارشین کاملا موافقم…به امید این روز ارمانی…من این نوع زندگی رو درمالزی دیدم…

  6. you are completely wrong, those who are conservative they can not accept , don’t fool yourself and young readers… khar khod-e mousavi o daar odastash hastan na maa….

    • khar to o ghomashetan ke hamaro khar midooni vali 30 sale saretoon too akhore va hala ke ehsase khatar kardin be saro seda oftadin
      dar ayandeye nazdik mibinim ke be che zelati mioftin

  7. vaghean ziba bood … ensaniat mohem hast na mazhab dashtan ya gheir e mazhabi boodan…aghaied har kas khosoosi ast va nabayad dar raftar e ensan ba digaran tasiri begozarad…. har kasi ham bayad be aghaiede digaran ehteram begozarad…vali motasefaneh bishtar mazhabioon e iran ingooneh nistand va mikhahand be zoor aghaiedeshoon e be digaran tahmil konan….yadam miad dar iran ke kar mikardam dar yek sherkate khosoosi mah ramezan ha ma barnameii dashtim …baba man eteghad nadaram va nemikhastam roozeh begiram in mazhabihaie zaher nama hata be ma majal nemidadand ke dar khafa ghaza bokhorim …akhe aghaied har kasi be khodesh marboote chera bayad dar zendegi e shakhsi e digaran modakheleh kard ….vai be hal e sherkathaie dolati ….ama inja dar canada har kas be din e khod ast va hameh be aghaied ham ehteram migozarand ….chera ma nabayad ingooneh bashim ? behtar ast kami ehteram gozashtan be hamdigaro yad begirim

  8. کاش میشد… ولی نمیشه چون کسی که خوشیهای زندگی رو برای خودش ممنوع کرده خوش بودن من رو نمیتونه تحمل کنه.

  9. متن زیر نامه رد و بدل شده بین من و یکی از دوستان ارزشی در بالاترین است. ایشان در مورد صحبت های آقای گنجی نظری داشتند که معتقد بودند که صحبت های آقای گنجی نمونه خوبی برای انحراف از اسلام در جنبش سبز است و می تواند مصداقی بر ناحق بودن جنبش باشد و در زیر جواب من به برادر ارزشی ام است . در ضمن من یک مسلمان شیعه سبز هستم.

    در مورد افاضلات آقای گنجی من موضوع را در دوقسمت بیان می کنم که دیدگاه های شخصی من است و قبل از هر چیز باید عرض کنم که باور های دینی من با تفکرات آقای گنجی در تقابل است و من در حمایت از آن تفکر بر نیامده ام ولی 1 در مقام حمایت از آزادی بیان و جایگاه عقل باید نکاتی را عرض کنم و 2 در چرایی ظهور اشخاصی به مانند آقای گنجی که به عنوان مصداقی در دفاع از بند 1 می باشد

    1. دوست من چه نمونه خوبی شد تا در مورد مصداق چند صدایی که در صحبت قبلی برای شما جای سوال داشت بیان کنم که پذیرش صحبت هایی به مانند افاضلات گنجی عین پذیرش چند صدایی در ایرانی آزاد است و انشا الله با پیروزی جنبش این چند صدایی را شاهدیم ( چند صدایی تفکر نه چند صدایی دشنام و دروغ و توهین که امروز شاهدیم). شاید در نگاه اول پذیرش تفکر یا صدایی که بر خلاف اعتقادات اسلامی و یا باور های ما باشد کاری دشوار نماید و به اصطلاح غیرت دینی ما را تحریک کند ولی آنچه که به زیبایی می شود مشاهده کرد تاثیر عمیق و بسیار زیاد تقابل منطق در برابر منطق در یک فضای باز می باشد که این فضای باز به مثال روزنه ای برای تنفس اسلام ناب محمدی و ترویج آن است.
    در تقابل با تفکراتی همانند تفکرات تلطیف نشده (مغرضانه)آقای گنجی ( در ادامه توضیح می دهم منظور از تفکر تلطیف نشده چیست) دو راه وجود دارد :

    الف. تقابل غیر منطقی به مانند سرکوب و خفه کردن صدای مخالف می باشد که امروز شاهد آن هستیم و قتل های زنجیره ای نمونه ای کوچکی از این نوع تقابل است که این نوع برخورد نه تنها سازندگی ندارد بلکه به مانند اعلام عجز ما در اثبات تفکر و باور خویش می باشد و اسلام عزیز هرچه مورد ظلم واقع می شود از طرف چنین گروه نادانی است که تفکر مخالف را بر نمی تابند و اگر بیابند نابود میکنند و اگر در دسترس شان نباشد که انگ های مختلف بر آن می زنند از انگ های اخلاقی گرفته تا تهمت های ناموسی و جاسوسی و وابستگی به بیگانه و غیره…
    این نوع بر خورد با یک تفکر از نگاه شخص بی طرف حکم بر حق بودن تفکر نابود شده را ناخود آگاه اثبات میکند( گرچه ممکن است آن تفکر بر حق نباشد) و اگر به اسم دفاع از دین باشد که چه جفایی بزرگتر از این به دین که ما با رفتار خود عده ای را از دین گریزان کنیم و چهره ای عبوس و انتحاری از اسلام به دیگران نشان دهیم چهره ای که هیچ تفکر و قرائتی دیگر از این دنیا و خدا را بر نمی تابد و دشمنان قسم خرده اسلام چه زیبا از این رفتار های ما ژستی بر حق به خود می گیرند و در حمایت از تفکر سرکوب شده در می آیند و می گویند آری ببینید این است اسلامی که از آن دم می زنند اسلامی که حتی تظاهرات سکوت را هم بر نمی تابد اسلامی که حتی مدعیان مسلمان خود را به علت تفکر مخالف در بند می کند. و برای ما که اسلامی به این عظمت و مهربانی داریم دم از حقوق بشر و آزادی میزنند و بیانیه و غیره صادر می کنند و جماعتی را با خود همراه می کنند . دوست من امید وارم بتوانم منظور خود را درست به شما انتقال دهم و فکر نکنید من بر جهاد خط باطل می کشم نه چنین نیست و در مقابل هجوم نظامی و در دفاع از سرزمین و هم وطن صد البته که می بایستی دست به صلاح شد حتی اگر در ماه حرام و در خانه خدا باشد و چه زیباست که حتی خداوند به ما اجازه پیشرفت نداده و گفته است هر آن زمان که دشمنان شما دست از مبارزه بر داشتند شما نیز ظلمی نکنید.

    و اما راه حل دوم در بر خورد با تفکراتی همچون گنجی و بهاییت و لیبرال و بی خدایی و همه نظریه هایی که بر پایه سلاحی به نام منطق پایگذاری شده و نه تفکری که سلاح اش شمشیر است وکشتن دیگران را به علت نا همخوانی با تفکر خود مجاز میداند همچون مجاهدین خلق و فرقه مصباحیه و یا تفکرات طالبانی و نازیسم ….تقابل منطقی و پذیرش آزادی نظر و عقیده است .
    دوست من اگر من برای جنبش سبز فعالیت می کنم بدان انگیزه ای جز نمو و شکوفایی اسلام حقیقی ندارم و آرزوی من این است که روزی ایران الگویی عملی و پر محتوا از معارف زیبای اسلامی شود و من نیز بتوانم در این بین به تکامل وجود خویش بپردازم . من و شما آنگاه می توانیم بارورتر و بر اعتقادات خود محکم تر شویم که اندیشه را با اندیشه پاسخ دهیم . اگر ما بتوانیم در ایران آینده این فضا را ایجاد بکنیم که تفکر مخالف هر چند منتقد به اعتقادات شیعه همچون امام زمان (ع) و بالا تر از آن نقد چرایی وجود خداوند به راحتی محل ظهور و نقد عالمانه داشته باشند به چندین هدف و امتیاز بزرگ نایل شده ایم که من به چند مورد اشاره می کنم.
    1. ظرفیت های بالای دین اسلام را در پذیرش و نقد سخن مخالف اثبات کرده ایم
    2. متفکرین اسلامی ما در مقابل نقد دینشان و در دفاع از نظریات دینی خود مجبور به بررسی و کنکاش بیشتر در دین می شوند که به شکوفایی اسلام منجر می شود و اگر ما اعتقاد به کامل بودن دین اسلام داریم پس نباید دست خالی بمانیم و نخواهیم ماند خداوند نیز این گونه با منتقدین فکری در دینش بر خورد می کرد در آیه ی که خداوند میفرماید بروید و آیه ای همانند قرآن بیاورید و منتقدین را به مبارزه فکری فرا می خواند. و در چنین فضایی است که می توانیم تفکر بی طرف را به اسلام جذب کنیم. و معارف اسلامی خود را با منتقدین غنی تر کنیم. و به منتقد دینی یا سیاسی به دید فرصت نگاه کنیم نه تهدید.
    3. ابزار اسلام ستیزی و شیعه ستیزی در لوای شعار های عوام فریبانه مدعیان غربی را در دفاع از تفکر مخالف از دست آنان خارج می کنیم . به عنوان مثال عرض می کنم آیا کنفرانسی با عنوان نقد نظریه مهدویت در تهران با حضور متفکرین و منتقدین اثر بخش است یا اینکه نام امام زمان را در اول سخن بر زبان جاری کردن و توهم هاله نور دیدن در مجامع بین المللی ؟
    4.دلگرم کردن جوان ها و دانشجویان نخبگان به ماندن در سرزمین خویش . دوست من تفکر حتی به اشتباه نیاز ذهن ما می باشد اگر ما نیندیشیم چه تفاوتی با حیوان داریم؟؟؟
    5. مخالفین دین اسلام را در گروه افکار منتقد تلطیف شده قرار می دهیم .

    اشتباه بزرگ و غیر قابل دفاع انقلاب اسلامی که شایسته است در راستای برطرف کردن آن همه با هم بار دیگر یا علی بگوییم و اصلاحش کنیم پروژه دشمن سازی جهت بزرگ جلوه دادن خویش ( در این جا ولی فقیه ) و روند تبدیل کردن مخالفان با تفکر تلطیف شده و بدون غرض به مخالفان با غرض می باشد . که خطری به مراتب بیشتر برای یک نظام سیاسی دارند زیرا چنین افرادی به علت ظلم نا روایی که از سمت حکومت بر آنان به واسطه انتقادشان و یا تفکرشان شده به مانند مار زخمی هستند که برای رام کردنشان هزینه زیادی باید پرداخت . که در ادامه به بحث گنجی سازی در جمهوری اسلامی می پردازم.

    2. آری آقای اکبر گنجی نمونه بارز اشتباه نظام اسلامی در تبدیل منتقد بدون غرض به مخالف پر غرض است . من به عنوان کسی که در مقطعی پیرو نظریات حکومتی و مانیفست جمهوری خواهی او بودم و کتاب هایی همانند عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری را از او خواندم تا به امروز که مخالف نظریه های او در آثاری همچون قرآن محمدی هستم شاهد بودم که در اثر اشتباه حکومت و ظلم نا روا چه گونه او در این مسیر قرار گرفت 6 سال زندان 1 بار حکم اشد مجازات در زمانی که در سپاه خدمت میکرد . شکنجه های فراوان که چندید بار مجبور به انتقال او به بیمارستان شدند و نمونه های بسیار دیگر که اگر نوشته های او را دنبال کنید به سادگی هویداست که در طول دوران محکومیت در زندان چگونه نوشته های او از نقد رهبری نظام سمت و جهت ضد دینی میگیرد و تا جایی پیش می رود که قران را از طرف خدا نمی داند و امام زمان را انکار میکند. در یک نگاه به دور از انصاف تمام این حرکت بر گردن خود اوست و اوست که در آخرت باید جواب گوی خدای خود باشد ولی آیا نظام اسلامی ما در این موارد و موارد متعدد دیگر به وظیفه دینی خود عمل کرده و آیا سیره امامان معصوم را طی میکند که تفکر مخالف را چنان با محبت و کرامت همراه خود میکردند که از آن در روز عاشورا حر ها می ساختند . اگر امروز بجای خوشحالی از انحراف او که می توانیم آن را به پای اصلاحات بنویسیم و در 20:30 با آن پز دهیم که آری او روزنامه نگار اصلاح طلبان بود به ریشه یابی این انحراف میپرداختیم و اگر زبان نظام در مقابل تفکر او زبان پذیرش و نقد عالمانه تفکر او بود امروز شاید با گنجی دیگری روبرو بودیم ولی افسوس باید شاهد باشیم که نظام ما چگونه این فرصت ها را تبدیل به تحدید می کند و باید شاهد باشیم که در آن سوی مرز ها چگونه به این افراد رانده شده از حکومت اسلامی پر و بال می دهند و از سرخوردگی اش در کشور و وطنش استفاده می کنند و گنجی جایزه قلم طلایی انجمن جهانی روزنامه نگران را در کاخ کرملین روسیه دریافت می کند و پس از آن به ایتالیا میرود و درفش نقره‌ای شهر فلورانس را می گیرد و رئیس پیشین دادگاه بین المللی جنایت های جنگی ، او را با نلسون ماندلا و اسلاو هاول مقایسه کرد و نمایندگان شهر فلورانس او را از سلسله «راهگشایان آزادی دانستند که فضای استبداد را می شکند.»
    به راستی این چه بلای خانمان سوزی است که نظام ما با مدیریت اشتباه بیش از 25 سال است آن را تکرار می کند و امروز نیز با عطشی بیشتر آن را ادامه میدهد. متاسفانه ولی فقیه ما به جای اینکه حلقه دوست داران و دوستانش را چه در داخل و چه در خارج بزرگتر و وسیع تر کند هر روز آن را تنگ تر و تنگ تر میکند. ببین که چه شده که نظام ما حتی تحمل فرزند بنیانگذار قوه قضاییه را هم نمی کند. رهبری از همه میخواهد شفاف بگویند که در حلقه دوستان و مریدان من هستید یاخیر در صورتی که نمیداند این حلقه چنان تنگ شده است که غیر از خود او و چند تایید کننده بی چون و چرا کسی در آن نمی گنجد. در مورد حلقه بسته و کوچک شده رهبری توضیحات بیشتریست که در این متن نمی گنجد.

    دوست عزیز در صورتی که علاقه دارید می توانم فایل کتاب های گنجی را برای شما بفرستم تا خود شاهد این تغییر تدریجی تفکر او از نقد ولی فقیه تا نفی امامان معصوم باشید . دوست من این را بدان من و شمایی که ادعای مسلمان بودن داریم اگر توانستیم با آموخته های دینی خود کسی را به حلقه دوست داران اهل بیت (ع) وارد کنیم در مسیر صحیح حرکت کرده ایم و در این مسیر هم خود قوی تر می شویم هم دوستان هم فکر بیشتری پیدا میکنیم ولی اگر دیگران را با زبان تند از اسلام راندیم و بر دشمنان خود افزودیم این مسیر مسیر صحیحی نمی باشد.
    در پیوست نمونه ای از افاضلات امثال آقای گنجی برای شما عزیز آورده ام نگاهی بر این کتاب بیندازید نویسنده خود را روشنفکر دینی میداند و تمام نظریات ضد دینی که گاها درسایت بالاترین شاهد آن هستیم از این کتاب سرچشمه میگیرد . حال شما پس از مطالعه فقط قسمتی از این کتاب که در مورد تناقضات در قرآن است به من بگویید اگر این تفکر نتواند آزادانه نقد شود و بر بی اساس بودن آن پاسخی داده شود جوانان کم مطالعه ما چگونه بیابند که این تناقضات فریبی بیش نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و سپس به من بگویید آیا فتنه غیر از این است که ما جامعه را در این عصر تکنولوژی جوری بسته نگه داریم تا هر روز بر تعداد مقلدین نظریه های مغرض افزوده گردد؟؟؟؟. و جالب این است که خود حکومت نیز هیزم بر آتش این فتنه میریزد تا چند صباحی بیشتر در قدرت بماند و رفتار و عمل خود را در سرکوب مخالفان به مانند رفتار علی(ع) با دشمنانش می داند

  10. in yani madineye faazele. va armaan shahr ee ke iranian be donbaalesh boodan baraaye gharnhaa.
    jaleb bood va ghabele taamol

  11. dorood bar shoma

  12. منم موافقم
    به امید اینکه همه ما چه از من مذهبی و چه از توی شراب خوار!!!(شوخی کردم):)
    در کنار من به خوبی و خوشی زندگی کنیم
    ولی ای شراب خوار ما کماکان به امر معروفمان ادامه خواهیم داد
    در پس آیینه طوطی صفتم داشته اند آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم


اگر كمي همت كنيم تو ميتواني نماز بخواني و من هم شراب بنوشم و هردو بخندیم ( فراخوان آشتی به جای سکوت ) � انديشه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما بلافاصله منتشر خواهد شد. این بلاگ خبری، امکانات اندکی دارد و براساس اعتماد و خودکنترلی اداره می‌شود. لطفا از موضوع خارج نشوید و خویشتندار باشید.

Twitter Updates

Twitter Updates

    follow me on Twitter